جدول جو
جدول جو

معنی پوست خر کن - جستجوی لغت در جدول جو

پوست خر کن
آنکه پوست خر مرده را بکند، اندک بین خردک نگرش، طماع خام طمع، لقب نابجایی که مردم شهرهای دیگر همدانیانرا دهند
فرهنگ لغت هوشیار
پوست خر کن
((خَ کَ))
کنایه از آدم حریص و آزمند، اندک بین
تصویری از پوست خر کن
تصویر پوست خر کن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوست خرکن
تصویر پوست خرکن
کسی که پوست خر مرده را بکند، کنایه از طماع، خام طمع
فرهنگ فارسی عمید